در سرم کاش کمی عقل معاشی هم بود

فرصت کار درستی و تلاشی هم بود

بعد یک عمر پل عابر بی خیر شدن

بر سر سفره من کاسه آشی هم بود

از مداد العلما بی نوکیش بر جا ماند

قلمم را که شکستند ، تراشی هم بود

هر کس از راه رسید ، آمد و زخمی نو زد

التیامی که نه، ای کاش خراشی هم بود

شعر هم اسلحه ای سرد شده مثل خودم

کاش در شعر، تقلای کلاشی هم بود

محمد رحیمی


مشخصات

آخرین جستجو ها