کتاب مسخ، اثر کافکا.

این کتاب که بیش از صد سال از انتشارش می گذرد، مثل بسیاری از رمان ها نیست. نویسنده اش، چک، آلمانی است. و طول عمرش، کمی بیش از چهل سال. تقریبا بیشتر این مدت را بیمار بوده. میگرن، استرس های پیوسته، معده درد شدید. گلو درد .جوش های زشت و مزاحم صورت.و دست آخر، بیماری کشنده سل، که اورا در جوانی تقدیم مرگ کرد، و آن زندگی شلوغ خانوادگی، با ۶ فرزند، و از کافکا شخصیتی پیچیده و قابل تامل ساخته است. بسیاری از نویسندگان قدر جهان، از او الگو گرفتند و کافکاییسم، به همین دلیل بر سر زبان هاست.مسخ، در میان آثار کافکا، چیز دیگریست. کتابی که سالهاست در دانشگاه های مختلف جهان، تدریس و پیشنهاد می شود.

خلاصه ای گذرا در باره کتاب مسخ.

گرگور، پسر بزرگ خانواده است و علیرغم میل باطنیش، دوره گردی می کند و وانمود می کند که از شغلش لذت می برد. خواهرش عاشق پیانوست .گرگور آرزو دارد که خواهرش پیانیست بزرگی بشود.‌به همین علت هم، مخارج آموزش خواهرش را تقبل می کند. خانواده گرگور متوسط رو به پایینند و ارتباطشان با هم بدک نیست.تا اینکه

گرگور خواب می بیند که صبح از خواب بیدار شده ، در حالی که تبدیل به سوسک شده.وحشت و حیرت، دیوانه وار او را بهم می ریزد ولی بالاخره با این موضوع کنار می آید.‌خانواده اش اما هرگز با این کابوس جدید خانواده کنار نمی آیند.‌گرگور آنها را دوست دارد حتی بیشتر از گذشته. اما بارها از دست عصای پدر و لنگه کفش هایی که به طرفش پرتاب می شود، جان بدر می برد و تنها زخمی می شود.‌عاقبت یک روز در دام نقشه مادر و دختر می افتد و در حالی که برای گوش دادن به صدای پیانوی خواهرش بسمت او می رود، با بوی غذای مورد علاقه اش به طرف غذا کشیده می شود و از اتاق خارج می گردد. غافل از اینکه غذا مسموم است و باعث مرگش می شود. 

نقد کتاب

گرگور گرچه ظاهرش سوسک شده اما درونش انسان تر است. اما خانواده گرگور با اینکه ظاهرا تغییری نکرده اند اما از درون سقوطی حیوانی کرده اند. گرگور، با شغلش مشکل دارد ولی شهامت گفتنش را ندارد . او فرزند اول خانواده است .پس محکوم به گذشت از خود است. اما کسی قدرش را نمی داند. کافکا در دورانی که مسلول است، از حمایت مالی خواهرش برخوردار شده، پس در مسخ از خواهرش حمایت می کند. کوری اخلاقی، استرس های پنهان و آشکار زندگی های مدرن، از خود و دیگران بیگانه شدن، خودخواهی های از سر ترس، زندگی های قرار دادی، سایه همیشگی مرگ موزی بر سر انسان و. همه و همه محتوای مسخ را تشکیل می دهند. مسخ کتابی روانکاوانه و دقیق است. گرچه در دوران آلمان نازی و گشتاپو خلق شده، اما کافکا، زیرکانه، اخلاق و بی اخلاقی را به چالش می کشد و انسان را با این دو فاکتور می سنجد.‌کتاب رمان مسخ، هرچه باشد و نباشد، کتابیست که نمی شود به سادگی از آن عبور کرد و آن را ندید و نخواند.‌

محمد رحیمی


مشخصات

آخرین جستجو ها